نفسانیت و وجود. تو سریالِ محبوب و جنجالیِ Euphoria ، دختران و پسرانِ تینِ ایجرِ دبیرستانی، در طولِ شبانهروز ، فعالِ جنسی با تمامِ انحرافات هستند. اصلن فکر کردن به سکس و عملِ جنسی ، موضوع اصلی این سریاله. کارگردان سریال پرمخاطب " نوجوانی" میگفت: این روزها چه بر سر پسران در اینترنت و فضاهای عمومی میآید؟ تو سریال Euphoria ، با بیپروایی، حضورِ دختران و پسران در اینترنت، خانه و مدرسه، بواسطه سکس ، مواد مخدر و خشونت، تصویر میشه. از ناحیه پورنوگرافی و سکس میشه پایِ " مانیِ پیامبر و شاعر" را به میان آورد. مانی میگفت: این زایشهای بسیار به سمت تاریکی و ناآرامی حرکت میکنه . مانی مخالف تولد نبود. مخالفِ چرخه معیوبِ زیستن بود. از لحظه تولد کودک تا زمانِ بلوغ . بازیِ بازیگران سریال Euphoria ، با جسارت و شجاعت در سنِ جوانی قابلِ تحسینه. جسارتِ بازیگرانی مثل Sydney Sweeney و Zendaya که این روزها ستاره شدند. هر روز باید یک سریال خوب دید.
بدنبال خاموش شدنِ پمپِ آبِ ساختمان، آرامش پیدا کردم. سر و صدای پمپِ آب طی چند سال اخیر اعصابمو خرد کرده بود. به ویژه در شب، که ساکت است، صدای آب در سرتاسرِ آپارتمان. خرابیِ مخزن و وقفه در سروصدای پمپ. صدای پمپ مثل یک کارخانه است که مدام روی اعصابه. چه آرامشِ انسانی.
پمپِ آب فایده داره؛ اما هزار مشکل هم دارد. خرابی پمپ و سروصدا و سه برابر شدن پول قبض آب. قبل از پمپِ آب ، اداره آب ، از ما شاکی شده بود شما چند نفرید در این آپارتمان ۴طبقه؟ چرا مصرف شما اینقدر کم است؟
آب به طبقات بالا نمیرسید. خانواده ما که طبقه اولیم غیر از پنجشنبه و جمعه در ساعتهایی، مشکل آب نداشتیم. اما آب به سختی به طبقات بالا میرسید. پمپ خریداری کردیم و سروصدا و مصرف بالا نصیبمان شد. فعلن آرامش دارم از ناحیه نبودِ سروصدا.
راستی! در تهران، زمستان را در بهار داریم. هوایِ سرد و یخ با گرد و غبار. در لحظه حال که تنها زمانِ واقعی است زندگی کنیم.
ذراتِ موسیقی / ماهِ ثابت
و پشت نکردنِ به ماه
" جامدادی های بنفش شده "
ماه کامل شده است... اما بنفش
- - -
امیر قاضیپور
● تصویر: تابلوی آهنگ راز از نامی پتگر
برگهها تصاویر شعرها
۱. مشاهده یِ رسوخِ نیروها و ردپاهای تاریخ
۲. فاصله گذاری، مثلِ یک پیوند
۳. شعر و عرفانِ شخصی
۴. رهایی در آب ( سکونِ شب سکونِ آب)
۵. نقدی بر شیوه شعر نوشتنِ امیر قاضیپور
۶. سیلویا پلات هنوز خواب میبیند
۷. ترجمه شعری از امیر قاضیپور به انگلیسی
۸. ️چشمه و چشمه و استتیکِ صدا
۹. چنان سکوت میشود که کاری انجام نمیشود
۱۰. شعرخوانی امیر قاضیپور در کافه راه
۱۱. نشست ادبی "عین " و سایت عروض
۱۲. شعر و آزادی
۱۳. شعرِ تصویری و سینمایی: خودش را درونِ خودش
۱۴. معجزۀ زندگی در لحظه حال
۱۵. آویزههایِ گیلاس، روح را تک و تنها نمیگُذارد
۱۶. شعرِ گربه: شعرخوانی امیر قاضی پور در کافه
۱۷. زن کاملن روی لبه
۱۸ .شعرخوانی امیر قاضیپور در نوروز ۱۴۰۴
۱۹. یک شعرِ تئاتری
از بابت تنانگی و بدنِ زن گاهی میشه عریان نشد و یک اثرِ عالی ساخت. این بازیگر که تصویرش را در تئاتری بنام فلیبگ ( Fleabag) میبینید در سرتاسر این تئاتر، عریان نمیشه. فقط وانمود میکنه و سکسیترین روابط و انحرافات خودشو میگه. این بازیگرِ خلاق و جسور، اسمش فیبی والر-بریج (Phoebe Waller-Bridge) است. خالق، ستاره و بازیگر سریال Fleabag که تئاتری به همین نام را نیز بازی کرده. این که بتوان دیگران را قادر به وانمود کردن دانست، خود بخشی از وانمود کردن است. و Phoebe Waller-Bridge این وانمود کردن را در هنر بخوبی اجرا کرده است.
عریان شدن تو آثارِ هنری بخصوص سینما همیشه مطرح بوده. اما دیگه تابوشکنی نیست. نیکول کیدمن( Nicole Kidman) از زمانِ ساخت BabyGirl تا اکرانش نگرانِ واکنش تماشاگران بوده. اگر به بازیگرهای میانسالِ زن بگن از همون دقایق اول چه اتفاقی میفته ، خیلی از بازیگرها نه میگن. کمپانی A24 که بیشتر با فیلمهای تجربی و غیرمتعارف شناخته میشد فیلمی را ساخته که کمپانیهای دیگر هم میسازند. همون جریان اصلی. تو مساله تنانگی و بدنِ زن ، فراتر از BabyGirl ، برای من شاهکار شانتال آکرمن ( Chantal Akerman) ، فیلم " من تو او مرد او زن " همیشه مطرح بوده. ۱۷دقیقه معاشقه دو زن در فیلم آکرمن تو یک اتاق سفید.
سَبُکیِ بهار را دوست دارم. بدونِ بارِ اضافه. وزن کم کردن. تو تهران تو روزهایی که میشه هوای پاک تنفس کرد. پیادهروی تو محله امیریه تهران. فقط گرانی و گرانی امانم رو بُریده. کاسب محترم! رحم داشته باش. این پولا را خرجِ بیمارستان و گور خواهی کرد. بدونِ هیچ طعنهای. تقاص پس میدی بابت گرانفروشی؛ بدونِ هیچ انتقامجویی.
وقتی زود میخوابم سرحالم. زود خوابیدنم در حالت نیمه-خواب میشه یک- دو نصفه شب بجای پنج-شش صبح. سرحال باقی میمانم. تازگی و نوسازی. هر روز نوسازیه.
تجربه زندگی روزمره و دائو.
یادمان باشه تو این مرگهای خودخواسته بسیاری از آدمها هم نجات پیدا میکنند و خودکشی نمیکنند. نمونش اکهارت تُله ( Eckhart Tolle) که در ۲۹سالگی میخواست خودش را بکشد. چرا باید به این زندگی نکبتبار ادامه دهم؟ چرا باید به این تقلای مداوم ادامه دهم؟ اما اکهارت تول خودکشی نکرد و برای میلیونها نفر در جهان با نوشتهها و گفتارش در " سکون سخن میگوید، زمینی نو و نیروی حال " الهامبخش شد. اکهارت تُله خودش میگه به مدت دوسال از عمرشو، بعد از اینکه خودکشی نکرده، در حالتی از شور و شادی بر روی نیمکتهای پارک گذرانده.
این تقلای زندگی مهمه. تصویرِ تقلا و خواهشهای دو زنِ را در فیلم " من تو او مرد او زن " از شانتال آکرمن به یاد دارم. بودن و نبودن
یک شعرِ تئاتری
شعرِ Sweet
متنِ شعری که در ویدئو خواندم:
وقتی هر کسی فقط چند ثانیه فرصت داره!
دوست شاعری که بیش از ۲۰هزار دنبال کننده در اینستاگرام داشت میگفت : طبقِ دادههای آماریِ Instagram هر ویدئو یک دقیقهای که میزارم، نرخ بازدید فقط ۲۰ ثانیه است. و تازه اکثر بینندهها در همون ثانیه اول، نگاه نمیکنند.
حالا، این دوستمان تصاویر و نوشتههای عامه پسند در اینترنت منتشر میکند. ما بچههای شاعر و نویسنده چی بگیم. برخی اوقات وقتی یک شعر را ۴۰۰ تا ۵۰۰ نفر هم ببینند باید خوشحال بود. تو این خشونتِ نمایش. توجه کردن و توجه کردن . نیازی به پرفورمنسِ خونین " آنا مندیتا" نیست. وقتی بارِ اضافه حمل میکنیم . تصور کنید کسی که ۱۰ تا ۱۳-۱۲ ساعت در اینترنت هست، چطور میتواند توجه به دیگران کند. اگر کسی غرقِ خون باشد هم بیتوجه است.
سریال دختر جدید( New Girl ) را برای خنده، تفریح و اوقات فراغت دیدم. و از دیدنش راضی هستم. کلی خندیم. آمریکاییها با تمامِ وجود خودشان را نفسانیتشان را ابراز میکنند. مثلِ آب خوردن رویدادهای زندگی را به تصویر در میآورند. جالبه! در سریال New Girl ، یک زنِ جوان، همخانه سه مرد جوان میشود. بدونِ اینکه خودشان را سانسور کنند؛ اخلاقیات هم مطرح است. این چهار کاراکترِ اصلی در New Girl ، از تمام جنبهها از جمله عاطفی و سکسی به هم کمک میکنند. این بازیگر دوست داشتنی بنام Zooey Deschanel را اول بار در فیلم عاشقانه " پانصد روز سامر " دیدم. تو این سریال، همون کاراکتر را با آزادیِ عمل بیشتر ادامه داده. هر قسمت سریال New Girl ، بین ۲۰ تا ۲۵ دقیقه است. انگار داری غذا میخوری و رویدادهای زندگی را دنبال میکنی. فقط موقع غذا خوردن خواهش میکنم سریال نبینید.
سریال New Girl ، مقادیرِ زیادی لوسبازیهای عاطفی و جنسی دارد که با ملاحتِ فراوان تصویر شده. یک شوی شبانه زیبا ، روان و جاری در متنِ زندگی. تمام لوسبازیهای سریال New Girl را دوست دارم. هر روز باید یک سریال خوب دید.
برخوردی که با یک متهم به قتل، که یک کودک ۱۳ساله است، در سریال " نوجوانی" ( Adolescence ) ، انجام میدهند، کاملن به ظاهر محترمانه و متمدنانه است. خشونتی انجام نمیشود. اما در واقع از لحظه بازداشت کودک۱۳ساله را لُخت میکنند تا بازجوییهای به ظاهر حرفهای بر روان و جسم کودک، تاثیر منفی میگذارد. کودک از زنی که از طرف قاضی مامور شده تا درباره او تحقیق کند چند بار میپرسد آیا او مُجاز است این سوالات بزرگسالانه را درباره نگاه او به زنان و دختران از او بپرسد. شکنجه یک شکلش کاملن محترمانه و با ملاحضه است. بر اعصاب و روان بدونِ کتک زدن تاثیر میگذارد. تو فیلم Reality ، طرزِِ ایستادنِ ماموران FBI ، در هنگام بازجویی، اذیت کردنِ Sydney Sweeney را تصویر میکند. هرچند به ظاهر شانِ انسانیِ متهم را رعایت میکنند. زندانی که از لحظه بازداشت، باید لُخت شود تا به صفر برسد. تمام وجود خودش را خالی کند. شکلِ متمدنانه بازجویی و زندان در کشورهای آزاد نیز جای پرسش دارد.
کارگردان سریال ۴قسمتی و پربیننده نوجوانی میگوید: این روزها چه بر سر مردان جوان ما دارد میآید؟ فشارهایی که از سوی همسالان خود، اینترنت و رسانههای اجتماعی به آنها وارد میشود، چیست؟ و فشارهای ناشی از همه این چیزها برای بچههای اینجا (انگلستان) به همان اندازهای است که در سراسر جهان سخت است.
خلاصه سریال: مینی سریال جذاب جنایی ۴ قسمتی بریتانیایی براساس داستان واقعی که هر ۴ قسمتش در یک پلان از اول تا آخر بدون هیچ کاتی فیلمبرداری شده. نوجوانی ۱۳ ساله متهم به قتل همکلاسیاش میشود و خانواده، تراپیست و پلیس جنایی بدنبال این هستند که واقعاً چه اتفاقی افتاده.
به حیوان، گل یا درختی بنگر و ببین چگونه در وجود آرمیده است. هر موجودی طبیعت خود را میپذیرد و وقار، بیگناهی و تقدس بسیار دارد. اما برای آن که این ویژگیها را ببینی باید به ورایِ عادت ذهنی نامگذاری و برچسبگذاری بروی. همین که فراسویِ برچسبهای ذهنی را بنگری، بُعد وصفناپذیرِ طبیعت را که از طریق فکر، قابل درک و از طریق حواس، قابل دریافت نیست احساس خواهی کرد. همان هماهنگی و تقدسی که نه تنها کل طبیعت را فراگرفته، بلکه در درونِ تو نیز هست.
هوایی که تنفس میکنی، طبیعت است، روند تنفس هم همین طور.
به تنفست توجه کن و دریاب که تو این کار را انجام نمیدهی. این نفسِ طبیعت است. اگر قرار بود نفس کشیدن را به یاد داشته باشی، خیلی زود میمُردی و اگر سعی میکردی جلویِ تنفس را بگیری، طبیعت بر تو پیروز میشد.
از کتاب مهم و تاثیرگذار: سکون سخن میگوید ( Stillness Speaks) اثر : اکهارت تُله ( Eckhart Tolle) که همواره با من است. تو روز سیزده بدر نیز این کتاب را تورق میکنم و میخوانم. ترجمه متن از فرناز فرود است.
دو شعرِ بهاری
ویدئو شعرخوانیم در شهرکتاب راه
به اتفاق دوستم ایمان کاظمیمهر به فضای دنج و خلوت "شهرکتاب راه " رفتیم. گپ زدیم و شعر خواندیم.
شعر در به یادآوری است.
یکی از شعرهایی که در ویدئو خواندم:
از سمتِ بهار که میآید به سمتِ جنوب
دو راهرو پهن،
دروازههایِ فرش را باز می کُنَن
دستانِ بزرگِ یک تبر
شیشههایِ آبیِ شراب به سمتِ شمال میآید
عینِ حشرات که فرش را میخورَن
آبشاری که گاهی وقتها در تلفن شنیده میشود
صدایِ یک زن که راهرو را لُخت میکند
لیمویی رنگ مثلِ سبز
پوست لیمو ، فرش میکند حشرات را
جانِ یک پرنده که اعضایِ بدنش قطع شده
- - -
امیر قاضی پور
من گیاهخوار و وگان ( Vegan) هستم. هیچ نوع ماده حیوانی مصرف نمیکنم. چه پوشاک چه خوراک و چه غذا. ما وگانها و گیاهخوارها شیرینی نمیخوریم؛ چون شیرینی با تخممرغ درست شده. از همه مهم تر شیرینی و شکلات، مواد غذایی زنده نیستند. بلکه ماده غذایی مُرده محسوب میشوند. خرما یک ماده غذایی زنده است و فقط برای عزاداری و ختم نیست. در مجالس شادی و نوروز از خرما استفاده کنیم. خرما یک شیرینیِ زنده است. طی سالهایی که گیاهخوار و وگان هستم، هرگز هوس خوردنِ شیرینی و شکلات نداشتم و ندارم. این هوس در من وجود ندارد. اگر Nتا ظرف شیرینی و شکلات هم جلوی من باشد، تاثیری بر منِ گیاهخوار ندارد.
یک نکته: بجای آبمیوههای مصنوعی مثلِ سنایچ از میوه تازه استفاده کنیم. سنایچ و آبمیوههای مصنوعی را به کل باید کنار گذاشت. همش ضرر است. وقتی میوه تازه وجود دارد.
ما گیاهخوارها گوشت مصرف میکنیم. گوشت حیوانات را نمیخوریم. در خرما، گوشت وجود دارد. در میوههایی مثلِ پرتغال گوشت وجود دارد. جانداران را برای گوشتشان نکشیم. گوشتِ خرما و میوهجات را مصرف کنیم.
آجیل یک ماده غذاییِ زنده برای گیاهخواران است. آجیل گران است. میشود با حجم کم مصرف کرد. با یکی دو بادام و پسته و تعدادی نخودچی و کشمکش. یادمان باشد آجیلِ خام تهیه کنیم. چون اکثر آجیلها در تخمه و نخودچی و سایر موارد را متاسفانه میپزند.
سال نو همچنان مبارک. نوروز پیروز .
مانویان نوروز را به زبان فارسی میانه ثبت کردند. مانویانی که متهم میشدند ضد زندگی ، ضد زایش، ضد زن و شادی هستند. روحت شاد کاتبِ مانوی.
آمد نوروز و شادی نو . آمد نوروز ، بیا شادی نو. خوراک زندگان را مهیا کن، پُر از شادی.
مانی و پیروان او وقایعنگاری را ارج مینهادند. پیش از مانی روایتهای تاریخی، داستانهای اساطیری و آموزههای مذهبی بیشتر بهصورت شفاهی حفظ میشدند. سندهای تاریخی مکتوب ایران باستان تقریباً همه در خدمت کتیبههای پادشاهان و اسناد دولتی است. اما مانی فصل تازهای را در فرهنگ و تاریخ ایران رقم میزند و آن ترویج فرهنگ نوشتن است. او پای را فراتر مینهد و تمثیل و سرود را هم بهعنوان ابزاری برای آموزش به کار میگیرد و ادبیات ایران را گامی به پیش میبرد.
- یادآوری از: تبسم غبیشی
سریالهای شبکه خانگی را بدلیلِ سانسور دنبال نمیکنم. اما تاسیان سریالی بود که از نظرِ طراحی و کارگردانی ، از ابتدا میشد آنرا دید. همین که سریالی به چشمهای ما احترام میگذارد. ساختنِ کاراکترِ بهرام بیضائی در شب شعرِ گوته، تصویر کردنِ عباس کیارستمی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و اشاره به نامه سه امضایی به محمدرضا شاه و نشان دادنِ تصویرِ داریوش فروهر در میتینگی در دانشگاه، عالی در سریال تاسیان ، تصویر شده بود. ظلم بزرگیه که سالها به فیلم " کاناپه" از کیانوش عیاری اجازه نمایش و اکران عمومی ندادند و میلیاردها تومان به صاحب اثر ضرر زدند. کاناپهای که زنانش بدونِ روسری، با کلاهگیس در فیلم بازی میکنند. در تاسیان نیز زنان با کلاهگیس و موی مصنوعی تصویر شدند.
رهنما عمیقا آگاه به وضعیت دورانِ گذارِ ما بود. کشور ما فرهنگ ما ، با یک نوع در هم ریختگی ارزشهای گذشته و فرهنگی و شکل نگرفتنِ ارزشهای امروزی رو به روست. زمانه تغییر کرده. ارزشهای امروزی شکل گرفته. هرچند تعصب هنوز وجود دارد. چقدر میتینگ کوچک طرفدارانِ آخوند کرواتی " علی شریعتی" در سریال تاسیان به کارگردانی تیتا پاکروان، زشت بود. کارگردانی خوب بود. شعارهای میتینگ علی شریعتی که دین را چاق و چله کرد و دین را متاسفانه واردِ عرصه عمومی کرد زشت بود. امروز کسی علی شریعتی نمیخواند. با تاکید زمانه تغییر کرده. آمیختنِ گذشته و حال. لحظه حال که تنها زمانِ واقعی است. ایران کیست ایران چیست؟ ایرانی بودن کافی نیست.