«من تو او مرد او زن »

شعر، نیروی حال ، دائو دِ جینگ، سکون و... سکوت

«من تو او مرد او زن »

شعر، نیروی حال ، دائو دِ جینگ، سکون و... سکوت

اول نوروز روز جهانی شعر




بچه بودم دوست داشتم شاعر بشم. به یک دلیل ساده. به مادرم می‌گفتم : این شعرها و داستان‌ها و کتاب‌‌ها تمام نمی‌شوند. واقعا فکر میکردم شعرها به پایان می‌رسند. عالَمِ کودکی بود.
امروز ۲۱ مارس برابر با اول فروردین روزِ جهانی شعر مبارک!



بقول زنده‌یاد بیژن جلالی:
کارِ شعر را
نه پایانی است
و نه ابتدایی
و شاعر چون باغبانی است
که دسته گُلی می‌سازد
بی‌آنکه بداند
آن را به دست که خواهد سپرد
یا بر پای که خواهد نهاد



روز جهانی شعر در روز دوم فروردین، ۲۱مارس


اکهارت تول یا اکهارت تُله ، را در لحظه حال که تنها زمانِ واقعی است می‌شناسم.  تو روز جهانی شعر، از اکهارت تُله یا اکهارت تول دوست دارم به عنوان یکی از مروجانِ شعر نام ببرم. کسی که در کتابهای «نیروی حال» و «زمینی نو» با آوردنِ چند سطر از یک شعر، کششِ یک متن را چند برابر کرده است. کتابهای «اکهارت تول» را چند مترجم بفارسی ترجمه کردند. تنها یک مترجم بنام «مسیحا برزگر»، اشعارِ مولانا‌و جملات قصار از عارفان ایرانی را در متنِ کتابها ترجمه کرده است. و سایر مترجمان در کمالِ ناباوری شعر مولانا و جملات عارفان ایرانی و خارجی را ترجمه نکردند.
قبل از آشنایی با اکهارت تول، خودمو شاعرِ ذهنی می‌دانستم. اما حالا دیگر شاعرِ ذهنی نیستم.

چهار‌ کتاب اکهارت تول یا اکهارت تُله:
۱.سکون سخن می‌گوید. با ترجمه فرناز فرود
۲. زمینی نو. ‌با ترجمه مسیحا برزگر
۳. تمرین نیروی حال. با ترجمه فرناز فرود
۴. نیروی حال. با ترجمه مسیحا برزگر