از زمانِ نوجوانی و تینایجری باور داشتم که زندگیِ شاعر از تعارض با کُلِ هستی آغاز میشود. این نگاه اشتباه نبود. اما تاثیراتِ خواندنِ کتاب "دائو د جینگ " و کتابهای اکهارت تُله ، یگانگی با تمامیتِ هستی را در وجودم تقویت کرد. مثلِ تصویری که ویم وندرس در فیلم روزهای عالی( Perfect Days ) ، از یگانگی با تمامیتِ هستی بدست میدهد. من دیگر شاعرِ ذهنی نیستم. گسسته و جدا جدا نمیبینم.
فریدون رهنما در فیلم پسرِ ایران از مادرش بی اطلاع است، گلایه داشت: " با این بیگانگی. بیگانگی در مغز و دلمان. همه از همه جدا " . روحِ رهنما را احضار میکنم. بله! بقول نویسندهای: ادغام شدنِ تدریجیِ شاعر با کلِ طبیعت. وقتی خودت زندگی و حیات هستی، نمیگی زندگیِ من هستیِ من. بله ، یک=همه
کتابی برای همه فصول
یک خوبیِ کتاب « شنیدن از دائو دِ جینگ» ، اینه که مخاطبُ خلع سلاح میکنه با حقیقتِ صاف و سادهای که مثلِ رودخانه زلال و شفافه. آدمو خالیِ خالی میکنه از افکارِ بیهوده و انباشتگیِ دادهها و اطلاعات.
«دائو دِ جینگ» اثرِ «لائوزه» از کتابهای مقدس مثلِ عهد عتیق و عهد جدید بهتره. فشرده و خلاصه و رهاست. تسلیم در دائو حالت اختیاری دارد؛ برخلاف تسلیم در ادیان. دائو افکارِ بیهوده شما را جارو میکنه. دائو هیچ سلسله مراتبی نداره. دائو بی نام است و این فوقالعادست. آموزگارِ معنوی بنام اکهارت تُله از اساس چه بگه چه نگه دائوییست. انسانیت دائوییست یا در نهایت به سمتِ دائو پیش میره، اگر کتاب «دائو دِ جینگ» را بخوانید. و این کتاب همیشه با شما هست . جریان داره. کتابی که نمیخواد چیزی رو اثبات کنه . و این شاهکاره.
از وقتی با نظرات اکهارت تُله ( نویسنده کتابهای تاثیرگذارِ زمینی نو، نیروی حال و سکون سخن میگوید) آشنا شدم، ردپایِ سکون و سکوت در آثارِ ادبی و هنری برای من مهم بوده و هست. چیزِ غریبی نیست. فقط نوعِ نگاه هر اثر فرق دارد.
حتا میتوان یک Top10 سینمایی از سکوت و سکون داشت. فیلمهایی که با سکوت و سکون دوست دارم :
۱. در صدر فیلمها ، فیلم شانتال آکرمن فیلم «من تو او مرد او زن» قرار دارد. خلاقیت فیلمساز در سکون و سکون ، مثال زدنیست.
۲. از فیلمهای سینمای ایران، فیلم «چشمه» اثر آربی اُوانسیان را هیچ جور نمیشه نادیده گرفت. سازمان دادنِ سکوت با صفحات سفید در سینماتوگرافی که در تمام اجزای فیلم هست
۳. فیلم ماشین مرا بران ( Drive My Car) از هاماگوچی فیلمساز ژاپنی. بله! نشستهای بر معبرِ سکوت
۴. فیلم در شهر سیلویا ( In The City Of Sylvia) دیالوگ اندکی دارد. در جلسه سینماشعر گفتم که این فیلم را حتا میشه فیلم صامت نامید. سکوت و سکون هم ضمن سروصداهای فیلم که کاملن موسیقی میشوند، وجود دارد. یک سینماگرافِ زیبا و مدرن
۵. تو فیلم پُردیالوگ «دختران چلسی» از اندی وارهول، بیست دقیقه سکوت هست
۶. از «هاماگوچی» یک فیلم دیگر بنام «شیطان وجود ندارد» را میشه مثال زد
۷. از سینمای ایران ، فیلم کمتر دیده شدهی «تابور» ساخته وحید وکیلیفر که در جشنوارههای جهانی تحسین شده و در گروه هنر و تجربه اکران شده را میشه به لیست افزود
۸. از فیلمسازِ خلاقِ فلسطینی «الیا سلیمان» فیلم این جا میتوانست بهشت باشد ( It Must Be Heaven) که سکون و سکوت را خوب تصویر کرده است
۹. فیلم سکوت و فریاد ساخته میکلوش یانچو
۱۰. فیلم روزهای عالی ( Perfect Days) ساخته ویم وندرس . سکوت و سکونِ تصویر شده در این فیلم با نظرات اکهارت تُله کاملن همسو است
سروصداهایِ درونمان . وقتی آدمها با صدایِ بلند، در خانه و خیابان و هر کجا، با خودشان در حالت درگیرانه حرف میزنند ، یعنی آرامش ندارند. سکون و سکوت ندارند. مدام آدمها در دلِ خودشان به دیگران از خانواده تا افراد دور و نزدیک ، فحش و ناسزا میگویند. حتا با صدایِ آرام هم مشکل داره بد و بیراه گفتن به زمین و زمان. همان عصبیت و در زمانِ حال نبودن که تنها زمان واقعی است . تفکرِ زائدی در وجود ما انسانها هست، که مدام به هر چیزی گیر میدهیم. همیشه در حالِ جمعآوری اطلاعات و دادههای غیر ضروری هستیم. و هی شاخه به شاخه این تفکرِ زائد گسترش پیدا میکند. فضای خالی و جایی برای تنفس کردن نیاز داریم .
نیاز به آرامش و سکون و سکوت داریم . خواندنِ کتاب کمحجم و مفیدی مثلِ " سکون سخن میگوید " نوشته " اکهارت تُله" راهگشاست.
شعور، در سکوت عمل میکند و خلاقیت و راه حل مسایل در سکون یافت میشوند.
فراتر از این پُست: تفکرِ زائد نیست. خود زندگی است. سهشنبههای نه به اعدام. نه به انتقامجویی برای لحظه حالِ ایران
بر علیه «خودِ خودمحور» و مَنیت
بدونِ «خود» مسالهای وجود ندارد
از تمامی ترسها و خواستههایی که را در رابطه با وضعیت دشوارِ زندگیات داری و هر روز توجه بیشتری صرف آن میکنی، چه باقی خواهد ماند؟ خط فاصلهای سه-چهار سانتیمتر، بین تاریخ تولد و تاریخ وفات بر سنگ مزارت.
برای «خودِ خودمحور» این فکر یاس آوریست اما برای تو رهایی بخش است.
بر علیه مَنیت
اکهارت تُله ( Eckhart Tolle)
فارسیی : فرناز فرود