از بابت تنانگی و بدنِ زن گاهی میشه عریان نشد و یک اثرِ عالی ساخت. این بازیگر که تصویرش را در تئاتری بنام فلیبگ ( Fleabag) میبینید در سرتاسر این تئاتر، عریان نمیشه. فقط وانمود میکنه و سکسیترین روابط و انحرافات خودشو میگه. این بازیگرِ خلاق و جسور، اسمش فیبی والر-بریج (Phoebe Waller-Bridge) است. خالق، ستاره و بازیگر سریال Fleabag که تئاتری به همین نام را نیز بازی کرده. این که بتوان دیگران را قادر به وانمود کردن دانست، خود بخشی از وانمود کردن است. و Phoebe Waller-Bridge این وانمود کردن را در هنر بخوبی اجرا کرده است.
عریان شدن تو آثارِ هنری بخصوص سینما همیشه مطرح بوده. اما دیگه تابوشکنی نیست. نیکول کیدمن( Nicole Kidman) از زمانِ ساخت BabyGirl تا اکرانش نگرانِ واکنش تماشاگران بوده. اگر به بازیگرهای میانسالِ زن بگن از همون دقایق اول چه اتفاقی میفته ، خیلی از بازیگرها نه میگن. کمپانی A24 که بیشتر با فیلمهای تجربی و غیرمتعارف شناخته میشد فیلمی را ساخته که کمپانیهای دیگر هم میسازند. همون جریان اصلی. تو مساله تنانگی و بدنِ زن ، فراتر از BabyGirl ، برای من شاهکار شانتال آکرمن ( Chantal Akerman) ، فیلم " من تو او مرد او زن " همیشه مطرح بوده. ۱۷دقیقه معاشقه دو زن در فیلم آکرمن تو یک اتاق سفید.
یادمان باشه تو این مرگهای خودخواسته بسیاری از آدمها هم نجات پیدا میکنند و خودکشی نمیکنند. نمونش اکهارت تُله ( Eckhart Tolle) که در ۲۹سالگی میخواست خودش را بکشد. چرا باید به این زندگی نکبتبار ادامه دهم؟ چرا باید به این تقلای مداوم ادامه دهم؟ اما اکهارت تول خودکشی نکرد و برای میلیونها نفر در جهان با نوشتهها و گفتارش در " سکون سخن میگوید، زمینی نو و نیروی حال " الهامبخش شد. اکهارت تُله خودش میگه به مدت دوسال از عمرشو، بعد از اینکه خودکشی نکرده، در حالتی از شور و شادی بر روی نیمکتهای پارک گذرانده.
این تقلای زندگی مهمه. تصویرِ تقلا و خواهشهای دو زنِ را در فیلم " من تو او مرد او زن " از شانتال آکرمن به یاد دارم. بودن و نبودن
عزیزم! اصلن نمیشود گفت
تمام نقطههایی که از ترس میرسد...
این بیجنسیت موها
صدایِ قوها
گردنِ وقتی نمیبینمت
- - -
امیر قاضی پور
تقلاها و خواهشهایِ سردِ دو زن در فیلم " من تو او مرد او زن " از شانتال آکرمن ، کاملن بی جنسیت است . با اینکه فیلم آکرمن ، فیلم فمینیستیست. اما دوازده دقیقه معاشقه یِ دو زن دقیقن بیجنسیته . بدن و خواهشهایِ سرد که انگار امتناع رو هم در خودش داره. اونم در فضاسازیِ یک اتاقِ سفید ، یکهگی و وحدت فیلم و بیجنسیت بودن رو عالی تصویر کرده. معنی برابری و بی جنسیت بودن همین تمنایِ دو زن در این فیلمه . ضمایری که ابتدا تکه تکه نمایش داده میشود و در سکانسِ آخر ، به وحدت میرسد. بی جنسیت میشود. رسیدن به این کار واقعن دشوار و شاهکاره . کدام فیلم و اثر را بدونِ جنسیت دیدید؟
بقول شعرم :
این بی جنسیت موها
صدایِ قوها
گردنِ وقتی نمیبینمت