«من تو او مرد او زن »

شعر، نیروی حال ، دائو دِ جینگ، سکون و... سکوت

«من تو او مرد او زن »

شعر، نیروی حال ، دائو دِ جینگ، سکون و... سکوت

شعرخوانی در کتابفروشی

یک شعرِ تئاتری


شعرِ Sweet

متنِ شعری که در ویدئو خواندم:


در روز، دیر آمده
یکسر، زانو
کوتوله‌ای بوده در گلو.
در برگ چون چراغی خاموش
درختانِ چَشم خواب می‌مانند.
عصب‌هایشان کوچک
" نه فرزندی برای تو نیست "
برای عبور به بهترین شکل
از نور، زنده شوی با طنینِ صدا
ماه، رنگِ پوستِ لیمو می‌گیرد
آسمان، زیرِ پا / راه راه
اعضایِ گُل‌ها.
" درخت کاری را کرد "
از کار افتاده.
موهایش غرق در رویا
با زیور آلاتِ هیچ دهانی
هستم گُل‌ ها را
شادمانم
متعلق به بی اعتنایی
" چپ و راست پُر از ماهی "

- - -
امیر قاضی‌پور





شعرخوانی در نوروز


دو شعرِ بهاری 

ویدئو شعرخوانیم در شهرکتاب راه

به اتفاق دوستم ایمان کاظمی‌مهر به فضای دنج و خلوت "شهرکتاب راه " رفتیم. گپ زدیم و شعر خواندیم.
شعر در به یادآوری است.



یکی از شعرهایی که در ویدئو خواندم:

از سمتِ بهار که می‌آید به سمتِ جنوب
دو راهرو پهن،
دروازه‌هایِ فرش را باز می کُنَن
دستانِ بزرگِ یک تبر
شیشه‌هایِ آبیِ شراب به سمتِ شمال می‌آید
عینِ حشرات که فرش را می‌خورَن
آبشاری که گاهی وقت‌ها در تلفن شنیده می‌شود
صدایِ یک زن که راهرو را لُخت می‌کند
لیمویی رنگ مثلِ سبز
پوست لیمو ، فرش می‌کند حشرات را
جانِ یک پرنده که اعضایِ بدنش قطع شده
- - -
امیر قاضی پور





چند ثانیه شعرخوانی



جلسه سینماشعر
شعرخوانیِ امیر قاضی پور
شعرِ خوردگی
مکان: شهرکتاب راه