«من تو او مرد او زن »

شعر، نیروی حال ، دائو دِ جینگ، سکون و... سکوت

«من تو او مرد او زن »

شعر، نیروی حال ، دائو دِ جینگ، سکون و... سکوت

پیاده‌روی تو محله امیریه


سَبُکیِ بهار را دوست دارم.  بدونِ بارِ اضافه. وزن کم کردن. تو تهران تو روزهایی که میشه هوای پاک تنفس کرد. پیاده‌روی تو محله امیریه‌ تهران. فقط گرانی و گرانی امانم رو بُریده. کاسب محترم! رحم داشته باش. این پولا را خرجِ بیمارستان و گور خواهی کرد. بدونِ هیچ طعنه‌ای. تقاص پس میدی بابت گران‌فروشی؛ بدونِ هیچ انتقام‌جویی.

وقتی زود میخوابم سرحالم. زود خوابیدنم در حالت نیمه-خواب میشه یک- دو نصفه شب بجای پنج-شش صبح. سرحال باقی می‌مانم. تازگی و نوسازی. هر روز نوسازیه.
تجربه زندگی روزمره و دائو.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد