برای من کاهو یک دوسته
اون خیلی روشنه
سبزیجات در خودشون هوا دارن نَفَس میکِشَن
شما گوشت میخورید برای اینکه براتون مهم نیست چکار دارید میکنید و یا اینکه حیوون چطوری کشته میشه
این همه خون و خشونت. شما باید گوشت خوردن را متوقف کنید. فقط نَخوریدش. چیزای دیگه رو بخورید. در ضمن ارزونتره.
هر چیزی که مَزَش مثل گوشت باشه نمیتونم بخورم. حالمو بهم میزنه.
به نظرم گیاه و سبزیجات خیلی سَبُکه و خیلی هم دَرِش اکسیژن هست. بدنهای شما نسبت به چیزی که میخورید واکنش نشون میده. من خوردن سالاد را ترجیع میدم
+ شما گوشت نمیخورید؟
- نه هرگز
+ سلامتیت چطور؟ مشکلی نداری؟ همه چیز مرتبه؟
- مطمئنا من خوبم . ما به گوشت احتیاج نداریم
شما سبزیجات را دوست دارید
وقتی یک کاهو را از باغ میکنید اون زندست
■ از دیالوگهای فیلم " اشعه سبز " اثر اریک رومر ( Eric Rohmer) . فیلم اشعه سبز دم دستم نبود. دیالوگها رو از حافظه نوشتم . وگرنه حدود پنج شش دقیقه ویدئو از خود فیلم میگذاشتم که شخصیت اصلی فیلم به نام " دِلفین " از گرایش خود به گیاهخواری در یک جمع گوشتخوار میگوید. گرایشی که به طبیعیترین شکل نمود دارد و مصنوعی نیست. مثل تمام فیلمهای اریک رومر که اصلن انگار دوربینی نیست و بدن و هویت و گرایشِ شخصیتها به بهترین شکل تصویر میشود .
■ تاکیدی که باید بشه : سالاد و در واقع انواعِ سالاد، غذاست. و نیازی نیست غذاهای مُرده را با غذای زندهای مثل سالاد با هم بخوریم.
تغذیه روشنایی
میوهخواریِ مانی
هر قاچ هندوانه شما را به باغهای روشنایی نزدیکتر میکند . - مانیِ شاعر مانیِ نقاش
مانی در میان میوهها هندوانه را ترجیح میداد و اگر دلیل آن را جویا میشدند، توضیح میداد که در هیچ یک از میوهها آنقدر روشنایی جمع نشده است :
نگاه کنید، رنگ آن شما را شاد میکند ، به مشامتان بویی خوش و ملایم میرسد، دستتان پوستی سفت و در عین حال نرم را نوازش میکند ، با خوردن آن دیگر احتیاج به نوشیدن ندارید . زیرا آب در وجودش جمع شده است ، ظرف نیز لازم ندارید . زیرا از پوست آن میتوان به جای ظرف استفاده کرد . هر قاچ آن شما را به باغهای روشنایی نزدیکتر میکند " . - به نقل از کتاب مانی پیامبر باغهای اشراق نوشته امین معلوف
در هنگام صرف غذا ، قبل از کندن لقمهای نان ، مانی عادت داشت که این دعا را بخواند:
خداوندا، برای این غذاها ، باید زمین و گیاهان و دیگر مخلوقات را رنج داد . ولی کسانی که این کار را میکنند هدفی ندارند بجز تغدیه روشنایی که در وجود هر انسانی است
چند نفر از شما دوستان، فیلم « Club Zero » را دیدید. سبکِ کار کارگردانِ فیلم، خانم جسیکا هاسنر ( Jessica Hauser) ، با فیلمهایی مثلِ « مثلت غم و مکعب» مقایسه شده است. فیلم « باشگاه صفر» با بازیِ « میا واسیکوفسکا» اصلن فیلم بدی نیست. اکثرِ دیالوگهایِ فیلم درباره رژیم گیاهخواری، کمخوری، اینکه آشغال نخوریم و تغذیه سالم داشته باشیم، درست و اصولیه . مشکل سوتفاهمیست که ایجاد میشود. معلم تغذیۀ دانشآموزان از یک معلم دلسوز که نگرانِ محیطزیست، گرمایش زمین و تغذیه سالم است، به یک آدم فرقهای تبدیل میشود که به دختران و پسرانی که عاشقانه دوست دارد، میگوید از تغذیه سالم به جایی برسند که دیگر هیچ چیز نخورند! صحنه تهوعآوری که دخترِ دانشآموز ، بجایِ خوردنِ غذا از استفراغِ خودش برای تغذیه استفاده میکند. خودخوری کردن! بجای کم خوردن. اما چرا باید یادمان بره، قبل از فرقهای و افراطی شدنِ خانم معلم، تمام نکاتی که درباره تغذیه سالم میگفت درست بود. در سالنِ غذاخوری مدرسه، به دانشآموزانش یاد میداد بجای لقمههای بزرگ، از لقمههای کوچک استفاده کنند. پُرخوری نکنند و مزه طبیعی غذا را با لقمههای کوچک بچشند. در حالیکه در جامعه مصرفی و سرمایهمحور ، انسانها مصرف کننده خوراکیهای آشغال ، مضر و سمی هستند. آوردنِ یکسری دیالوگها و تصاویر از تغذیه سالم، میتواند آموزش و تاکید خوبی باشد؛ اگر افراطی در کار نباشد. هر روز باید یک فیلم خوب دید. دیدنِ فیلم « Club Zero ».
سوتفاهم درباره تغذیه سالم ، نباید باعث بشه علیه رژیمهای گیاهی و وگان موضع بگیریم. وگان شدن و گیاهخوار شدن یک انتخاب کاملن آزاد و سالمه.
چه سرنوشت آدمی و سرنوشت حیوان،
سرنوشتی یکسان است:
همچنان که یکی میمیرد،
آن دیگری نیز میمیرد،
و هر دو را یک نَفَس است.
برتری آدمی بر حیوان باطل است،
چه همه چیز بطالت است.
همه چیز به سوی یک مکان میرود:
همه چیز از خاک میآید،
و همه چیز به خاک باز میگردد.
نَفَسِ پسران آدم را
که به سوی بالا بَر میشود،
و نَفَسِ حیوان را
که به سوی پایین و به سوی زمین فرود میآید،
کیست که بشناسد؟
- از کتاب جامعه از عهد عتیق
فارسیی : پیروز سیار
نکته : در ادبیات روزمره، معمولا در ایران و خارج از ایران ، افراد برای توهین و بد و بیراه گفتن از نام حیوانات بخصوص سگ استفاده میکنند. در حالیکه انسان و حیوان ، سرنوشتی یکسان دارند. در دینِ زرتشت، قربانی کردنِ حیوانات بطورِ مطلق ممنوع شده. زرتشتیها هنگام روزه گرفتن از خوردنِ حیوانات مفید خودداری میکنند. در آیینِ مانوی، گوشتخواری و کُشتن حیوانات وجود ندارد. چرا نکات مثبت را به جهت زندگی روزمره اجرا نکنیم. منیتِ انسان و اینکه خیال کنیم ما اشرف مخلوقات هستیم و همه چیز از جمله حیوانات در اختیارِ ما باید باشند، تصورِ باطلیست. حیوانات کشتزارِ ما انسانها نیستند. همچنان که در سرنوشت یکسان، زنان و دختران بخصوص، کشتزارِ مردان و اسباب خوشی و بهرهکشی نباید باشند . تفکراتی مثلِ طالبان که به استناد به فاشیسم دینی ، زنان را کشتزارِ مردان میدانند. و شهروندانی که در نقاط مختلف جهان، از حیوانات بهرهکشی میکنند و انواع زشتیها و پلیدیها را به حیوانات نسبت میدهند. تغییر دادنِ نگرشها نیاز است.
تو این هوای گرم تهران و جای جایِ ایران چه خوبه که غذای گرم کمتر بخوریم. میلیونها نفر در جهان با وسایلِ گرمایشی باعث ایجاد تغییرات اقلیمی و خطرات سیلهایِ ویرانگر در جهان میشوند. انواع سالاد ، میوه ، آجیل و خوردنیهای غیرپختنی ، هم غذا هستند.
استفاده از میوه و سالاد و نپختن غذا هم نوعی وطنپرستیه . آسیب نزدن به ایران و جهان.
تابحال زنِ خانهداری را ندیدم بواسطهیِ کارِ بدونِ مزد در خانه ، طرفدارِ خوردنِ غذاهای طبیعی مثلِ انواعِ سالاد و میوه، آجیل و سبزیجات باشه و مخالف پختن غذا بخصوص در روزهای بشدت گرم باشه. شما دیدید؟
یادمان باشه درست کردنِ انواع سالادها را با سالادهایی که نیاز به پختن دارند، همراه نکنیم . تا غذای پختنی کمتر مصرف کنیم .
فواید گیاهخواری که یادمان هست: کتاب را که باز کنیم دلمان از نفرت و خشونت به هم میخورد. هدایت در این کتاب در مقابل بیرحمی و درندگیِ خونآشام آدمیان ، مُبلغِ روشنایی و پاکی و بیآزاری است، درست مثلِ دین زرتشت که قربانی کردن را مطلقاً ممنوع کرده و سفارش کرده بود که حیوانات را برای خوردنِ گوشتشان نکشند.
یادآوری از کتاب: بر مزار صادق هدایت
نوشته: یوسف اسحاقپور
ترجمه: باقر پرهام