«من تو او مرد او زن »

شعر، نیروی حال ، دائو دِ جینگ، سکون و... سکوت

«من تو او مرد او زن »

شعر، نیروی حال ، دائو دِ جینگ، سکون و... سکوت

سریال New Girl و نفسانیت

سریال دختر جدید( New Girl ) را برای خنده، تفریح و اوقات فراغت دیدم. و از دیدنش راضی هستم. کلی خندیم. آمریکایی‌ها با تمامِ وجود خودشان را نفسانیت‌شان را ابراز  می‌کنند. مثلِ آب خوردن رویدادهای زندگی را به تصویر در می‌آورند. جالبه! در سریال New Girl ، یک زنِ جوان، همخانه سه مرد جوان می‌شود. بدونِ اینکه خودشان را سانسور کنند؛ اخلاقیات هم مطرح است. این چهار کاراکترِ اصلی در New Girl ، از تمام جنبه‌ها از جمله عاطفی و سکسی به هم‌ کمک می‌کنند‌. این بازیگر دوست داشتنی بنام Zooey Deschanel را اول بار در فیلم عاشقانه " پانصد روز سامر "  دیدم. تو این سریال، همون کاراکتر را با آزادیِ عمل بیشتر ادامه داده. هر قسمت سریال New Girl ، بین ۲۰ تا ۲۵ دقیقه است. انگار داری غذا می‌خوری و رویدادهای زندگی را دنبال می‌کنی. فقط موقع غذا خوردن خواهش می‌کنم سریال نبینید. 

سریال New Girl ، مقادیرِ زیادی لوس‌‌بازی‌های عاطفی و جنسی دارد که با ملاحتِ فراوان تصویر شده. یک شوی شبانه زیبا ، روان و جاری در متنِ زندگی. تمام لوس‌بازی‌های سریال New Girl را دوست دارم‌. هر روز باید یک سریال خوب دید.





پاسخ به مسائلِ شخصی. حتا یک بوسه



اعضایِ مانده به طورِ منظم
- برای همیشه
راه راه شدند
پنجره‌یِ تمامِ خانه
شده‌ای از سن و سال رویِ آرایش
پاسخ به مسائلِ شخصی . حتا یک بوسه
عذرخواهی می‌کند
قالبِ نوشته
" اولین کسی که از خانه روی می‌گردانَد "
" چیزِ تازه‌ای مثلِ پُختنِ غذا "
- - -
امیر قاضی‌ پور




پیوست: در پی یک‌ مشاجره حالم بد بود. نوشته محمدزاده پدرام را خواندم. شفاف و زلال. برهم کُنش‌های من. چه کسی چه کسی را برپا می‌کند. هی! اعلام می‌کنند موافق هرگز فراموش نمی‌شود!


■ یادداشت محمدزاده که حالمو خوب کرد:


ارواحِ گوشتی

با فراموشی به دنیا می‌آییم. برای تجربه‌ای جدید. همه یِ ما چند بار زندگی کرده‌اند. ارواح ما یا در واقع مجموعه‌ای از اخلاقیات و اعتقادات ما به اشکالِ مشابه در ملل و مکان‌ها و زمان‌ها و گاهن گونه‌های هوشمند مختلف در فضا_زمان_مکان زمینی و فرا زمینی وجود داشته‌اند. مطمئنن هر زیست اما تجربه‌ای به آن روح و آن مجموعه اعتقادات افزوده می‌کند که مفید است. نیرویی می‌دهد که زندگی می‌دهد به ایده‌های مختلف. ماها ایده‌های گوشتی متحرک هستیم با قوانین و درونیات و اصول و اعتقادات و ضد اعتقادات و ضد قوانین و بیرونیات و ضدِ اصولِ خودمان. این است که ما را می‌سازد و قلمرو و مرز ما را مشخص می‌کند و مغزمان است که این آگاهی و روح را درونِ خود حل می‌کند به فراتر از بدن و گوشت و دیده‌ها و شنیده‌ها فکر می‌کند و می‌رسد. یعنی وقتی گوش داریم و بدن به فراتر از این ها فکر می‌کنیم و وقتی ارواحِ سرگردان هستیم به گوش و بدن و خوردن و حس کردن یک بوسه یا یک باد لای منافذ پوست فکر می‌کنیم!