گرچه نیمشب باشد، بامداد اینجاست؛ گرچه سحر میآید، اکنون شامگاه است.
شبانگاه و روز فرقی ندارند. چیز یکسانی است که گاه شبانگاهش میخوانند و گاه روز. آنها یک چیزند.
کسانی که کتاب " دائو د جینگ " را خواندهاند، با کتاب " ذهنِ ذن، ذهن آغازگر" که تصویرش را میبینید نیز کاملن ارتباط برقرار میکنند. زندگی مراقبه است شعر مراقبه است. رغبت به مراقبت. نویسنده این کتاب هیچ جای کتاب از " دائو" و "دائو د جینگ " حتا نامی نمیبره، اما این کتاب ۱۰۰درصد با دائو پیوند دارد. بیست و یکبار این کتاب توسط نشر بیدگل چاپ شد تا بالاخره این کتاب را خریدم
گلهای بهاری، ماه پاییزی؛
نسیمهای تابستانی، برف زمستانی
اگر چیزهای بیفایده خیال شما را به هم نریزد،
شما بهترین روزهای عمرتان را دارید
شعر بالا از موُمون است
از کتاب دروازهی بیدروازه
فارسیی : ع.پاشایی
دو ترجمه دیگر از شعر موُمونکان:
۱. ترجمه لینچ :
گلهای خوشبوی بهار، ماه سیمگون پاییز؛
نسیمهای خنک در تابستان؛ برف سفید در زمستان
دلت را از اندیشهی بیحاصل آزاد میکند،
بهترین موسم زندگیت رسیده است.
۲. ترجمه شیبایاما:
صدها گل در بهار، ماه در پاییز
نسیم خنک در تابستان؛ و برف در زمستان؛
اگر ابر بیهوده در دلت نباشد
برای تو فصل خوبیست.