«من تو او مرد او زن »

شعر، نیروی حال ، دائو دِ جینگ، سکون و... سکوت

«من تو او مرد او زن »

شعر، نیروی حال ، دائو دِ جینگ، سکون و... سکوت

کاریزما و زیباییِ بازیگری بنام Blake lively


برای بیش از دو دهه، با هدفون فیلم می‌بینم و موسیقی گوش میکنم. گاهی که امکانش هست موسیقی را بدون هدفون گوش میدم، فضای گسترده‌ای به رویم باز میشه. مثلِ الان که دارم آلبوم‌های فرانسوی زبان سلن دیون ( Celine Dion) را گوش میدم. هدفون خوبی‌هایی داره. باعث میشه صداهای فیلم را با جزئیات شنوا باشی. سر و صدای اطرفتُ نمی‌شنوی و تمرکز داری. اما همیشه هدفون زدن خوب نیست. واقعن گاهی گوش درد می‌گیرم.‌ 






فیلم دیدن: 

زیبایی برخی از بازیگرها مثلِ همین خانم " بلیک لایولی" باعث میشه ۱۳۰دقیقه یک فیلم هدر رفته که نتونسته خوب از کلیشه‌ها استفاده کنه را تا آخر ببینیم. یک سینمایی‌نویس بدرستی اشاره کرده بود که Blake lively با کاریزما و جذبه ذاتی‌اش مخاطب را برای تماشای فیلم درگیر می‌کند. برخی از منتقدان سختگیر هم یواشکی فیلم‌های این بازیگر را می‌بینند. اینجا منظور فقط زیباییِ جسمانی نیست. همان کاریزما و آنِ بازیگری در کنارِ زیبایی و جذبه ذاتی‌ست. الیزابت تیلور در جایی میگفت در چند تا از فیلم‌هایش باهاش مثلِ " گوشت" رفتار شده. دوست داشت بیش از ستاره سکسی بودن یک بازیگر خوب باشه.

بازی‌هایی که دوست دارم. بازیِ Blake lively در فیلم با ما تمام می‌شود ( IT ENDS WITH US).






فیلمی سرشار از «طنینِ رحمت» و زیباییِ لحظه


دختر و عنکبوت ، فیلمی در باب بارقه‌های زیبایی، دوتایی‌ها، خاطره‌گویی‌ها و فشارِ موقعیت یا آن‌طور که آدرین مارتین میزانسن را تعریف می‌کند: «هنر بدن‌ها در فضا». فیلم درباره‌ی چیزها و فیگورها است، یک سمفونیِ چشم‌نواز و شنیدنی، والس‌هایی برای رقص نور و دوربین، همان چیزی‌ست که مکاس در باب ثبت زیبایی به ما گفته است، بودن‌ها و نبودن‌های‌مان، «روزی باهم بودیم و....»، فیلم «دختر و عنکبوت» فیلمی‌ست سرشار از «طنینِ رحمت» و زیباییِ لحظه.


یادداشت بالا در ارتباط با فیلم The Girl And The Spider ، از دانیال زین‌العابدینی‌ست؛ در پیوند با نظرِ آدرین مارتین عزیز که هر نوشته‌ای از او منو به وجد و شادی میاره. به اندازه فیلم‌های محبوبم، نقد، تفسیر و خوانش‌هایی هست که با آنها فیلم‌ها را در حافظه دارم.  نقد به مثابه یک اثرِ هنری. نگاهم به زندگی از دریچه همین نوع فیلم‌هاست.
از Strange Little Cat تا In The City Of Sylvia و The Girl And The Spider. هیچ تقدسی نیست؛ اما فیلم‌ها مقدسند. خالیِ خالی ، تُهیا و این فیلم‌ها منو درگیر می‌کنه. 




تو حالِ خوب می‌رسم به این خبرِ متاثر کننده. خیلی سینمایی می‌تونه باشه. خدای بزرگ دائوی بزرگ.  خدایی که بزرگترین مشخصه تو سکوت‌ه.
خبر از سایت خبرآنلاین :
۱۷ سال شکنجه سفید یک دختر توسط بهزیستی

روایت مدیر کمپین معلولان از یک اتفاق هولناک/ دختر تندرست، ۱۷ سال در میان معلولان ذهنی نگهداری شده

اسنادی که به کمپین معلولان رسیده و صحت آنها تأیید شده نشان‌ می‌دهد دختری تندرست که به دلیل نداشتن‌ سرپرست سال‌ها پیش به بهزیستی‌ سپرده شده بود از ۳ سالگی به مدت ۱۷ سال در مرکز خیریه نرجس در میان معلولان ذهنی نگهداری شده است.

بهزیستی فارس با اطلاع از عدم معلولیت فاطمه، او را ۱۷ سال در بین معلولان ذهنی نگهداری می‌کرد

فاطمه در اعتراض به این وضعیت بارها اقدام به خودزنی، خودکشی و حمله به مراقبان کرد.






عشق، زیبایی و آزادی




دیو و دلبر

یه داستان قدیمی هست

که ممکنه واقعیت داشته باشه

در حالی که اونا حتا با هم دوست هم نبودند

یکدفعه یکیشون نرم و مهربون میشه

غیر منتظره

فقط یه تغییر خیلی کوچیک اتفاق میفته

این حداقل چیزیه که میشه گفت

هر دوشون کمی ترسیده بودند

هیچکدوم آمادگیشو نداشتن

دیو و دلبر

تا حالا همچین چیزی اتفاق نیفتاده

خیلی عجیبه

قبلا هیچگاه اینطور نشده

اما در عین حال خیلی هم واضحه

مثل طلوع خورشید

داستانی به قدمت زمان

نوایی بقدمت قدیمیترین آهنگها

با اتفاقهای تلخ و شیرین و عجیب

میفهمی که میتونی تغییر کنی

میفهمی که اشتباه می‌کردی

مثل خورشید واضح و روشنه

همونی که از شرق طلوع می‌کنه

حکایتی به قدمت زمان

ترانه‌ای به قدمت قدیمیترین اشعار

دیو و دلبر



۱. وسط جنگ جعلی! وسط جنگ روایت‌ها وسط نزاعِ حجاب اجباری نشستم از سر فیلم دیو و دلبر ( Beauty And The Beast) را با بازی Emma Watson نازنین  دیدم . بار اول سال ۲۰۱۷ که فیلمو دیدم دوست نداشتم. این بار خیلی سرریز و بیواسطه بود. اِما واتسون؛ عشق ، زیبایی و آزادی


۲. در روزنامه اعتماد، آمده است : محسن برهانی، دکترای حقوق جزا و جرم‌شناسی: نیروی انتظامی حتی حق دادن تذکر لسانی را هم ندارد؛ پلیس ابتدا خودش قانون را رعایت کند، بعد از مردم توقع احترام به قوانین را داشته باشد
محسن برهانی:صریح و شفاف عرض می‌کنم، در شرایط فعلی یعنی روز ۲۵ فروردین ۱۴۰۳، قانونی به‌نام حجاب و عفاف در ایران وجود خارجی ندارد. این بحث اول است. اجرایی کردن طرح و لایحه‌ای، قبل از قانونی شدن لایحه یا طرح هم قطعا خلاف قانون است.
نیروی انتظامی حتی حق دادن تذکر لسانی را هم ندارد. کجای قانون آمده که نیروی انتظامی باید تذکر لسانی یا غیرلسانی بدهد.
انتظاری که از نیروی انتظامی می‌رود، آن است که نیروی انتظامی خودش در ابتدا قانون را رعایت کند، بعد از مردم توقع احترام به قوانین را داشته باشد. قانون‌شکن حق ندارد از سایرین انتظار رعایت قانون را داشته باشد.
مطلب کامل روزنامه:
https://www.etemadonline.com/tiny/news-657091


۳. ایران ملک مشاع است . متعلق به همه ایرانیان.  چه با حجاب و چه بی حجاب . در ضمن حتا بی‌حجاب‌ها هم پوشش دارند