«من تو او مرد او زن »

شعر ، نیروی حال ، سکون و... سکوت

«من تو او مرد او زن »

شعر ، نیروی حال ، سکون و... سکوت

عشق، زیبایی و آزادی




دیو و دلبر

یه داستان قدیمی هست

که ممکنه واقعیت داشته باشه

در حالی که اونا حتا با هم دوست هم نبودند

یکدفعه یکیشون نرم و مهربون میشه

غیر منتظره

فقط یه تغییر خیلی کوچیک اتفاق میفته

این حداقل چیزیه که میشه گفت

هر دوشون کمی ترسیده بودند

هیچکدوم آمادگیشو نداشتن

دیو و دلبر

تا حالا همچین چیزی اتفاق نیفتاده

خیلی عجیبه

قبلا هیچگاه اینطور نشده

اما در عین حال خیلی هم واضحه

مثل طلوع خورشید

داستانی به قدمت زمان

نوایی بقدمت قدیمیترین آهنگها

با اتفاقهای تلخ و شیرین و عجیب

میفهمی که میتونی تغییر کنی

میفهمی که اشتباه می‌کردی

مثل خورشید واضح و روشنه

همونی که از شرق طلوع می‌کنه

حکایتی به قدمت زمان

ترانه‌ای به قدمت قدیمیترین اشعار

دیو و دلبر



۱. وسط جنگ جعلی! وسط جنگ روایت‌ها وسط نزاعِ حجاب اجباری نشستم از سر فیلم دیو و دلبر ( Beauty And The Beast) را با بازی Emma Watson نازنین  دیدم . بار اول سال ۲۰۱۷ که فیلمو دیدم دوست نداشتم. این بار خیلی سرریز و بیواسطه بود. اِما واتسون؛ عشق ، زیبایی و آزادی


۲. در روزنامه اعتماد، آمده است : محسن برهانی، دکترای حقوق جزا و جرم‌شناسی: نیروی انتظامی حتی حق دادن تذکر لسانی را هم ندارد؛ پلیس ابتدا خودش قانون را رعایت کند، بعد از مردم توقع احترام به قوانین را داشته باشد
محسن برهانی:صریح و شفاف عرض می‌کنم، در شرایط فعلی یعنی روز ۲۵ فروردین ۱۴۰۳، قانونی به‌نام حجاب و عفاف در ایران وجود خارجی ندارد. این بحث اول است. اجرایی کردن طرح و لایحه‌ای، قبل از قانونی شدن لایحه یا طرح هم قطعا خلاف قانون است.
نیروی انتظامی حتی حق دادن تذکر لسانی را هم ندارد. کجای قانون آمده که نیروی انتظامی باید تذکر لسانی یا غیرلسانی بدهد.
انتظاری که از نیروی انتظامی می‌رود، آن است که نیروی انتظامی خودش در ابتدا قانون را رعایت کند، بعد از مردم توقع احترام به قوانین را داشته باشد. قانون‌شکن حق ندارد از سایرین انتظار رعایت قانون را داشته باشد.
مطلب کامل روزنامه:
https://www.etemadonline.com/tiny/news-657091


۳. ایران ملک مشاع است . متعلق به همه ایرانیان.  چه با حجاب و چه بی حجاب . در ضمن حتا بی‌حجاب‌ها هم پوشش دارند

رابطه سیگار و کثیفیِ شهر


تهران خلوته.  شهرِ خالی شده از سکنه‌ در نوروز. ‌اما ته‌سیگارها هنوز هستند.  در همه جا . کف کوچه و خیابان و پل هوایی. این چه حقی هست که سیگاری‌ها به خودشون حق می‌دهند کل شهر را حتا در روزهای خلوت کثیف کنند. این چه زورگویی از جانب سیگاری‌ها هست که در مکان‌های عمومی سیگار می‌کشند. و به همه مردم ضربه و آسیب می‌زنند. ممنوعیت سیگار کشیدن‌ در مکان‌های عمومی چرا اجرا نمیشه.  فقط هم کافه و رستوران نیست. مکان‌های عمومی، کوچه و بازار و خیابان هم هستند.  بدونِ طعنه، چرا سیگاری‌ها به خودشون اجازه می‌دهند به ما میلیون‌ها نفر غیرسیگاری آسیب بزنند. شهر را با ته سیگار و دود آلوده کنند. حتا تو‌ پارک هم انبوه ته سیگار می‌بینیم. انصافا فکر کنیم. وجدان داشته باشیم.  بجای حجاب اجباری، باید  قوانین راهنمایی و رانندگی را بدونِ چون‌و‌چرا رعایت کنیم تا مرگ‌و‌میرِ رانندگی و حوادث جاده در ایران در سال، برابر با ۲۷ کشور اروپایی نباشه.  قوانین زوریِ حجاب اجباری باید و‌باید لغو بشه. قانونی که مردم هم بعد از زن‌زندگی‌آزادی دیگر به آن پایبند نیستند. قوانینی مثلِ نکشیدن سیگار در اماکن عمومی و رعایت قانون راهنمایی و رانندگی را باید آموزش داد تذکر داد .‌ قانونهای ایدئولوژیک و‌ هزینه‌زا مثلِ حجاب اجباری و انواع محدودیت‌ها کارکرد ندارند. قوانین درست و اصولی مثلِ رعایت قانونِ راهنمایی و رانندگی را باید از مهدکودک و‌خردسالی ترویج کرد . بایدِ ایجابی و نه زوری.