اگر او خود را میستاید، من او را خوار میدارم
اگر او خود را خوار میدارد، من او را میستایم.
و همچنان او را به تناقض میاندازم
تا وقتی بفهمد
که او هیولایی است که از دایرهی سراسر فهم بر میگذرد.
پس انسان چه موجود عجیبالخلقهای است! چه تازه، چه دیوآسا، چه آشوبناک، چه متناقضنما، چه شگفتانگیز! قاضی همه چیز، کرم خاکی نحیف، گنجینهی حقایق، چالهی هرز شک و خطا، شکوه و زبالهی کائنات!
چه کسی چنین گوریدگی را از هم خواهد گشود؟ این بیگمان فراتر از جزماندیشی و شکآوری است، برتر از هر فلسفهی انسانی...
طبیعت [برای اعتماد بخشیدن به ما] بر شکاکان و افلاطونیان خط بطلان میکشد، و عقل [برای آن که نشان دهد هیچ چیز یقین نیست] جزمیان را لعن میکند. در این میان چه بر تو خواهد رفت ای انسان که به جستوجوی کشف سرنوشت واقعی خود از رهگذر عقل طبیعی برآمدهای؟ تو نمیتوانی پرهیخت از این سه فرقه، همچنان که در هیچیک از این فِرَق بقایی نداری.
پس بدان ای مغرور که خود چه متناقضنمایی هستی. فروتن باش بیعقل عاجز!
خاموش باش ای طبیعت نحیف!
یادآوری از کتاب : پاسکال
نوشته: بن راجرز
مترجم: اکبر معصومبیگی
چاپ یکم : نشر آگه
چه سرنوشت آدمی و سرنوشت حیوان،
سرنوشتی یکسان است:
همچنان که یکی میمیرد،
آن دیگری نیز میمیرد،
و هر دو را یک نَفَس است.
برتری آدمی بر حیوان باطل است،
چه همه چیز بطالت است.
همه چیز به سوی یک مکان میرود:
همه چیز از خاک میآید،
و همه چیز به خاک باز میگردد.
نَفَسِ پسران آدم را
که به سوی بالا بَر میشود،
و نَفَسِ حیوان را
که به سوی پایین و به سوی زمین فرود میآید،
کیست که بشناسد؟
- از کتاب جامعه از عهد عتیق
فارسیی : پیروز سیار
نکته : در ادبیات روزمره، معمولا در ایران و خارج از ایران ، افراد برای توهین و بد و بیراه گفتن از نام حیوانات بخصوص سگ استفاده میکنند. در حالیکه انسان و حیوان ، سرنوشتی یکسان دارند. در دینِ زرتشت، قربانی کردنِ حیوانات بطورِ مطلق ممنوع شده. زرتشتیها هنگام روزه گرفتن از خوردنِ حیوانات مفید خودداری میکنند. در آیینِ مانوی، گوشتخواری و کُشتن حیوانات وجود ندارد. چرا نکات مثبت را به جهت زندگی روزمره اجرا نکنیم. منیتِ انسان و اینکه خیال کنیم ما اشرف مخلوقات هستیم و همه چیز از جمله حیوانات در اختیارِ ما باید باشند، تصورِ باطلیست. حیوانات کشتزارِ ما انسانها نیستند. همچنان که در سرنوشت یکسان، زنان و دختران بخصوص، کشتزارِ مردان و اسباب خوشی و بهرهکشی نباید باشند . تفکراتی مثلِ طالبان که به استناد به فاشیسم دینی ، زنان را کشتزارِ مردان میدانند. و شهروندانی که در نقاط مختلف جهان، از حیوانات بهرهکشی میکنند و انواع زشتیها و پلیدیها را به حیوانات نسبت میدهند. تغییر دادنِ نگرشها نیاز است.
تنها خداوند سعادت واقعی انسان است، و از آنجا که انسان او را رها نموده این واقعیت غریب حاصل شده که هیچ چیز در طبیعت نمیتواند جای او را [در وجود انسان] پر کند: ستارگان، آسمان، زمین، عناصر، گیاهان، کلم، تره فرنگی، حیوانات، حشرات، گوساله، مار، تب، طاعون، جنگ، زن، گناه، زنا. از آن هنگام که آدمی سعادت واقعی خویش را از دست داد، دیگر نمیتواند آن را در چیزی بیابد، حتی در از بین بردن خویش که کاملا در تضاد با خداوند خرد و طبیعت است.
بلز پاسکال ( Blaise Pascal)