«من تو او مرد او زن »

شعر، نیروی حال ، دائو دِ جینگ، سکون و... سکوت

«من تو او مرد او زن »

شعر، نیروی حال ، دائو دِ جینگ، سکون و... سکوت

زن نباید مال پدر، برادر یا همسرش باشد


۱.‍ انسان اول انسان است 
حرف‌های نغز ژاله آموزگار

جا داشت سخنان ژاله آموزگار تو تیراژ میلیونی پخش بشه . تاکید خوبی کرده 

ژاله آموزگار، پژوهشگر فرهنگی و زبان‌های باستانی‌ ، از لزوم دیده شدن زن در جامعه به عنوان یک انسان و جای خالی این موضوع گفت.
«ایده‌آل من چنین حالتی است که در یک جامعه زن، انسان باشد، مال کسی نباشد و منِ نوعی مال پدر، برادر و همسرم نباشم و من خودم باشم، ژاله آموزگار؛ همانطور که شما علی درستکار هستید.»

۲. انسان اول انسان است

سودابه در فیلم سیاوش در تخت جمشید: انسان اول مال یک کشور، یک دین یا ملت و قومیه!

فرنگیس : انسان اول انسانه .‌‌.. شما تو قالب‌هایی که برای خودتون ساختین این قدر بمونین تا کرم بگیره‌تون...

اول باید بپذیریم شهروند بودن را . شهروند اولیه . انسان بودن . بعد ایرانی بودن . که به عنوان انسان بودن، در ایران حقوقی داریم .  این همه ضرر و خسارت برای حقوق اولیه


۳.‌فراتر از موضوع این پُست ، جمعه ‌ ۱۵ تیر ۱۴۰۳ ، یک " نه بزرگ " دیگر به کلیت حکومت می‌گوییم . رای بی رای.  وقتی امثالِ " هما دارابی " ( همرزم پروانه فروهر) برای همین انسان بودن ، از جانِ خود گذشتند‌‌. انسان اول انسان است.  تاکید خوبیه




آن دخترِ زیبای زرتشتی


اتفاقی صفحه « نگار نوشادی» را در اینستاگرام دیدم. وسط این همه خشونتِ نمایشی که خیلی از ما داریم و خودمان را در معرضِ نمایش میزاریم. نگار نوشادی دختر زرتشتی ، خودش را کتابفروش و بازیکنِ فوتبالِ داخلِ سالنِ لیگ دسته اول ایران معرفی کرده. صفحه عجیبی نبود. همان طبع، علاقه و گرایش و وجودی که نمایان بود در پُست‌هایش . از علاقه به کتاب تا معرفی کتاب . جالبه! نوشته بود که آقایانِ زرتشتی می‌توانند فوتبال دختران زرتشتی را در ایران ببینند. آزادی اگر آزادی است! برای همه نیست!
یک جا ژان لوک گدار در « فیلم سوسیالیسم » آورده است: ما فقط کتاب‌هایی داریم برای گذاشتنِ لایِ کتاب‌های دیگر .
و در ایران، فراتر از آن ، علیه جهلِ مرکب است. در برابرِ یک جهان جهالت حاکمان. نمی‌دانم چرا هموطنان زرتشتی خودشان را اقلیت می‌دانند، در حالیکه کلمه اقلیت معنای سرکوب می‌دهد.  تاکید خوبیه که ما ابتدا انسان هستیم و بعد ایرانی . مرام و مسلک و مذهب، ملاک ارزشگذاری نیست یا نباید باشد وقتی با هم همزیستی داریم .
تیتر زدم: آن دختر زیبای زرتشتی ‌. بخاطرِ زیباییِ جسمانی نبود. بخاطرِ طبع، نفسانیت و انتخاب‌هایش بود. حتا عصیان‌گریِ دختری مو آبی،  که در ایران سوار موتور می‌شود‌ . صفحه « نگار نوشادی» را یکساعتی در اینستاگرام دیدم.  من که فقط دوساعت بیشتر در فضای Net نیستم. مرورِ کتاب‌هایی که طی سالها خواندم ، در صفحش بود.
چه خوب که « نگار نوشادی» از دین زرتشت چیزی در صفحش نبود.  او آزادتر از این حرف‌هاست.  هرچند، زرتشت و اوستایش در زبانِ شعر و هنر جاری‌ست. شناخت ایران است اوستا. فقط اشاره به مردان زرتشتی کرده بود که می‌توانند فوتبال دختران زرتشتی را از نزدیک ببینند .