«من تو او مرد او زن »

شعر، نیروی حال ، دائو دِ جینگ، سکون و... سکوت

«من تو او مرد او زن »

شعر، نیروی حال ، دائو دِ جینگ، سکون و... سکوت

تخت‌جمشید در یک روز بارانی


آیا این مسائل که هر جا که ویران شده، نیست شده، و از امروزمان دور شده است از نو مطرح نخواهد شد؟ آیا در عین حال زندگی با این پرسش‌ها باز نمی‌ایستد؟ اگر یادتان باشد گیاه‌هایی که دیده می‌شد و تماشاگرانی که می‌آمدند تا دریابند و بارانی که می‌آمد و همه چیز را می‌شست، پرنده‌ای که جست‌و‌خیز می‌کرد، همه اینها نشانه‌های نوعی ادامه پدیده‌های زندگی است. همه آنها با ما چه پیوندی دارد؟
فریدون رهنما

تصویر :حضور گردشگران در مجموعه جهانی تخت جمشید، همزمان با دومین باران پاییزی در فارس



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد