«من تو او مرد او زن »

شعر ، نیروی حال ، سکون و... سکوت

«من تو او مرد او زن »

شعر ، نیروی حال ، سکون و... سکوت

داریم به خودمان دروغ می‌گوییم


ما کاملاً می‌دانیم که آن نیکی که در حال حاضر داریم، به‌صورت ثروت، قدرت، اعتبار و منزلت، دوستان، عشق کسانی که دوست‌شان داریم، آسایش کسانی که دوست‌شان داریم، و غیره، کفایت نمی‌کند؛ اما فکر می‌کنیم روزی که کمی بیشتر نصیب‌مان بشود راضی خواهیم شد. از این رو به این نکته پی می‌بریم که داریم به خودمان دروغ می‌گوییم. اگر واقعاً لحظه‌ای تأمل کنیم، می‌دانیم که کاذب است... کافی است تصور کنیم که همه‌ی امیال ما ارضا شده باشد؛ بعد از مدتی باز ناراضی می‌شویم. چیزهای دیگری می‌خواهیم اما چون نمی‌دانیم چه می‌خواهیم احساس بدبختی می‌کنیم.

کاری که همه می‌توانند بکنند این است که توجه خود را به این حقیقت معطوف کنند. - سیمون وِی



از کتاب «سه آستانه‌نشین»
دایا جینیس الن
ترجمه‌ی رضا رضایی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد