
شغالِ گوشتخواری که گیاهخوار شد
کودکانه من... اما تاثیرگذار
توی دنیای عجیب قصهها شغالی که روی گلها و گیاهان مختلف مطالعه میکرد و وقتی دید ، ستمکاری و خوردنِ حیوانات آخر و عاقبتی ندارد ، با اینکه گوشتخوار بود ، بواسطه دریدنها و کُشتار حیوانات کوچکتر توسط بزرگترها به فکر فرو رفت و از گوشتخواری دست کشید
شغالِ دانشمند ( خطاب به حیوانات) : از امروز به بعد تصمیم میگیرم که هیچ حیوانی را نخورم ، بله هر وقت گرسنهام شدم خودم را با علف و میوههای جنگلی سیر کنم و بقیه روز میگردم توی جنگل و هر کسی گرفتاری داشته باشد کمکش میکنم ... ای حیوانات خوب جنگل از این بعد از من نترسید . من دوست همه شما هستم . - برگرفته از کتاب و نوار قصه دوران کودکیام " شغالِ دانشمند " ، نوشته ی شیرین دقیقیان
یکبار نوشتم اولین جرقه گیاهخواری من در دوران کودکی این قصه به همراه نوار بود . در واقع نوارِ قصه شغالِ دانشمند .
دومین جرقه گیاهخواری در ابتدای دهه هشتاد بود که دوستی در برابر حرارتِ من در مخالفت با اعدام ، به من گفت : تو که مخالف اعدام هستی ، گوشت حیوانات را نمیخوری؟
حیوانات دوستان من هستند
و من دوستانم را نمیخورم.
- جورج برنارد شاو