در تصویر، نامه و دستخط سوده نگینتاج را مشاهده میکنید که امروز ۲۸ اَمُرداد ، روزِ تولد دوست شاعر است.
■ ضدِ تیتر. شعری از امیر قاضیپور
باید پرداخت به ظریف شدنِ آینه
چند سانتیمتر بالاتر از سطحِ دریا
میآیند عرقها در طولِ روز
از کفِ دستها
شنهایِ روان
دیدنی آفتاب
لابد دیدنی در میانِ رنگها
بر سطح،صدایِ گروه
کاسه یِ درد
چمنهایی که مردمان
گوش میدهند
"شمعهایِ آفتابگردان "
■ روایت سوده نگینتاج از من ، که منو بهتر از خودم می شناسه . چه کسی چه کسی را برپا میکند؟
ب شاعرِ کلمات بُریده امیر قاضیپور
نمیدونم بهت گفتم هیچ وقت یا نه
همیشه ترجیح میدادم و میدم که سطح زندگی م اونقدر معمولی ب نظر بیاد ک نشه هیچی ازش بیرون کشید
جز یک زندگی معمولی
انگار ی صفحه ی بی خط
اما همیشه حواسم هست
شاید بی صدا و در سکوت
با یک چشم
ب شاعرِ کلمات بریده امیر قاضی پور
ب نوشته ها
ب فیلم ها
ب نقدهایی که مینویسی
ب نقدهایی که مینویسند و نقدها رو نقد میکنی
به عبور از ادم ها
دغدغه های سیاسی ت
سکوت ها و فاصله گرفتن
خیلی فضاها رو با هم خط ب خط جلو بردن
اما همیشه بی واسطه
بی عمیق کردن هر انچه عمق گرفتن فاسدش میکنه
خیلی خوبه که عمیق نمیشی در سطوح خیلی خوبه
باز در فلسفه فرو رفتیم . عید است و میخواهم عید را به شما شادباش بگویم . برای شما آنچه را آرزو میکنم که برای خود خواستهام . پایداری در جستجو ، نافرسودگی ، بینایی و از همه مهمتر خوشبختی. فیلم من تقریبا پایان یافته است شاید پس از آن به آنجاها بیایم . امیدی هست .
- فریدون رهنما . از نامه ها