«من تو او مرد او زن »

شعر، نیروی حال ، دائو دِ جینگ، سکون و... سکوت

«من تو او مرد او زن »

شعر، نیروی حال ، دائو دِ جینگ، سکون و... سکوت

آزادی و سلب آزادی


من دلم می‌خواهد این لفظ (باید) از زندگی دور شود؛ باید این کار را بکنی، باید این‌طور لباس بپوشی، باید این‌طور راه رفت، باید این‌طور حرف زد، باید این‌طور خندید ...

اه همه ش سلب آزادی و محدودیت؛ چرا باید، می‌دانم که به من جواب خواهند داد، زیرا قوانین اجتماع اجازه نمی‌دهد طور دیگری رفتار کنی، اگر بخواهی برخلاف دیگران رفتار کنی دیوانه و احیاناً جلف و سبکسر خطاب خواهی شد. من نمی‌فهمم این قوانین را چه کسی وضع کرده؟ کدام دیوانه‌ای بشر را به این زندگی تلخ و پر از رنج محکوم کرده ‌است.

- از کتاب اولین تپش‌های عاشقانه قلبم ، فروغ فرخزاد   





یک نظر از علی افشاری درباره پزشکیان:
مسعود پزشکیان⁩ از جهات مختلف، اصحاب غار کهف در زمانه حاضر را تجسد بخشیده است! مردی با مختصات متعلق به عصر سپری شده که با لجاجت و کوته‌نظری متعصبانه بر حفظ این هویت نازمانمند اصرار دارد.


دوست داشتم تو این پُست از ایمان و بی‌ایمانی بنویسم  مرتبط با فیلم Ordet . نظرم عوض شد. تا پُست بعد