-
همین لحظه بهشت است بهشت برین باشد
جمعه 19 بهمن 1403 11:46
همه چیز جلوی صورتم نعمت است. فردایی وجود ندارد. نه گذشته نه فردایی. اما همین لحظه بهشت است بهشت برین باشد. از متنِ فیلم In Front Of Your Face ، ساختهی هونگ سانگ-سو ( Hong sang-soo ) اصول خوبیه: نشاط روح داشتن، غم فردا نخوردن ، به جملهی زندگیها توجه کامل نمودن. شادکامی تعلق نپذیرفتن از هیچ چیز و شگفتی مانوس شدن با...
-
هر روز با این تفکر زندگی میکنه که روزی قراره بمیره
سهشنبه 16 بهمن 1403 10:20
شخصیت و روحیه زیبای «ایزابل هوپر» در فیلم «نیازهای مسافر» ، اثر هونگ سانگ سو ، فیلمساز اهل کرهجنوبی. در جایی از فیلم « نیازهای مسافر»، دوست ایزابل هوپر، روحیه این زن فرانسوی را اینطور توصیف میکند: « هر روز با این تفکر زندگی میکنه که روزی قراره بمیره ». یادِ یک بخش از اثر لائو زه یعنی« کتاب دائو دِ جینگ » افتادم:...
-
صبح هایِ شبانهروز
یکشنبه 14 بهمن 1403 07:25
عصرِ خلوت در زغالِ انقلاب کِشتی شکستگان و نیرنگ پایانِ پاهامان غرقه در گوش است وقتی گوش اشتباه میکند صبح هایِ شبانهروز من از وقتی مهمان دعوت کردم روح به پهنایِ اندامش و گوشِ خیلی خطرناکی روبرویِ آینه نوزادگانِ نو برایِ دیدن محوری با ردا رقاصکی که فکر میکند خشکیِ بدن از سینه است آویزههایِ گیلاس، روح را تک و تنها...
-
آگاهیِ نو
پنجشنبه 11 بهمن 1403 21:57
بزرگترین دستاورد انسان، آثارِ هنری، علمی یا فناوری نیست؛ بلکه تشخیص این بدکارکردیِ ذهنی و جنون است. درگذشتهیِ دور، تعداد اندکی توانستند به این تشخیص برسند. مردی به نام سیدارتها که ۲۶۰۰ سال قبل در هندوستان زندگی میکرد، شاید اولین کسی بود که به طرز کاملا شفافی به این تشخیص رسیده بود. سپس، لقب بودا به او داده شد. بودا...
-
زمانی که راه میروید فقط راه بروید و زمانی که غذا میخورید فقط غذا بخورید
چهارشنبه 10 بهمن 1403 10:14
راز آرامش در زندگی چیست؟ فرزانه پاسخ داد: زندگی بسیار ساده است، به آن شرط که شما آن زمان که دراز کشیدهاید فقط دراز کشیده باشید، و زمانی که راه میروید فقط راه بروید، زمانی که غذا میخورید فقط غذا بخورید، و به همین ترتیب نیز همۀ کارهایتان را انجام دهید. زیرا آن زمان که شما دراز میکشید به این فکر میکنید که کی بلند...
-
آیین این سرزمین همیشه خودکامگی بوده و هست. همین بود که کشورت را به نابودی کشاند
سهشنبه 9 بهمن 1403 10:27
از درفشِ سپیدِ بیدادگریِ موبدانِ زرتشتی تا درفشِ سیاهِ تازیان موبد: تازیان. تازیان. ( سرباز به درون میدود) سرباز: تیغ بکشید. نیزه بردارید. زوبینها. تبیرهها. سردار: جمله بیهوده. بهمرگ نماز برید که اینک بر در ایستاده است. بیشماره، چون ریگهای بیابان که در توفان میپراکند و چشم گیتی را تیره میکند! زن: آری، اینک...
-
اگر او خود را خوار میدارد، من او را میستایم
دوشنبه 8 بهمن 1403 18:15
اگر او خود را میستاید، من او را خوار میدارم اگر او خود را خوار میدارد، من او را میستایم. و همچنان او را به تناقض میاندازم تا وقتی بفهمد که او هیولایی است که از دایرهی سراسر فهم بر میگذرد. پس انسان چه موجود عجیبالخلقهای است! چه تازه، چه دیوآسا، چه آشوبناک، چه متناقضنما، چه شگفتانگیز! قاضی همه چیز، کرم خاکی...
-
با فراموشی به دنیا میآییم و با فراموشی از دنیا میرویم
یکشنبه 7 بهمن 1403 07:30
همهیِ صبحهایِ جهان سقوطِ معانی از لبههایِ رودخانه این تا تو روز. به نامِ یک روشن مثلِ خودم. این تا تو را نداشت وقتی که نه پاک میشوم... بعدازظهرِ ششم بهمن۱۴۰۳، بینِ ساعت چهار تا هشت شب از زورِ خستگی به خواب رفتم. منی که حتا در خواب هم بیدار هستم. فکر کردم ساعت خواب است. و الان باید دو سه بامداد باشد. پدرم داشت در...
-
استخوانهای دوست داشتنی
شنبه 6 بهمن 1403 20:15
گاهی دوست دارم رمانهای عامهپسند بخوانم. بعد از خواندنِ شاهکارِ « مردی که خواب است» رفتم سراغِ رمان «استخوانهای دوست داشتنی» اثر آلیس سبالد (Alice Sebold). تا تغییر ذائقه بدم. از یک اثرِ پُرتکلف به یک اثرِ ساده و روان. ابتدا فیلم استخوانهای دوست داشتنی ( Lovley Bones) را دیدم و بعد از سالها رمانی که از آن فیلم...
-
از بیگانگی تا یگانگی با کلِ هستی
جمعه 5 بهمن 1403 13:18
زیباست. وقتی ویم وندرس در «فیلم پاریس تگزاس»، از بیگانگیِ انسانِ معاصر میرسه به یگانگی با کلِ هستی در فیلم « Perfect Days ». رستاخیزِ بزرگ به این میگن. من و ایگویی که محو میشه. از رو رنج گران میبریم که ما را خودی است. اگر ما را «خود» نباشد، رنجمان از چه باشد؟ اگر با جهان یگانه شویم پس آن گاه جهان در ما باشد. اگر...
-
آنها اشک میریزن به واسطه هشت زبان
دوشنبه 1 بهمن 1403 14:58
یک شعر یک خوانش شعری از امیر قاضیپور ✔️ آنها وقتی سرگرم آشپزیاَن بر لبها و چمنها با کلاههایی به شکلِ بوق! با کلاههایی به شکلِ بوق! داشتنِ هشت زبان و قلب آنها شادی را لب میزنن نوزادهای غیرترسناک آنها اشک میریزن به واسطه هشت زبان آنها اشک میریزن به واسطه هشت زبان قلبها و عاجهای خوب برگشتناپذیر / تبهایی...
-
نه به خشونت و فیلم " پسر ایران از مادرش بیاطلاع است "
یکشنبه 30 دی 1403 01:19
۱. "می کشیم و می کشند و خواهند کشت و خواهیم کشت تا کی ویدئو : پسر ایران از مادرش بی اطلاع است از فریدون رهنِما و با صداى فریدون رهنِما ۲. مانی شاعر : گفتار من خونی جاری نمیکند، دستان من هیچ شمشیری را لمس[ تبرک] نخواهد کرد نه حتا ...کارد قربانی کنندگان، و نه هیزم هیزم شکنان را
-
زنانِ زود رَخت کندۀ رویا
شنبه 29 دی 1403 04:59
بیرون میروی در خیابانهای روشنِ روشن پرسه میزنی. بالا میروی به اتاقت، لُخت میشوی، به درونِ ملافهها میسُری، چراغ را خاموش میکنی، چشم هم میگذاری. ساعتی است که زنانِ زود رَخت کندۀ رویا دورت جمع میشوند، ساعتی است که منگِ کتابهایی هستی که صد بار خواندهای، ساعتی که صد بار چرخواچرخ میزنی بییافتنِ خواب. مردی که...
-
ما فقط رویا و رویا و رویا داریم
جمعه 28 دی 1403 12:16
درگذشت دیوید لینچ و سریال-فیلم Twin Peaks : ما فقط رویا و رویا و رویا داریم ■ و اگر سینما ساخته نشده تا رویاها و هر آنچه را که در زندگی آگاهانه شبیه به رویاهاست ترجمه کند، پس اصلن سینمایی وجود ندارد. - آنتونن آرتو ■ استفان دُلُرم: توئین پیکس ، که به اتفاق آرا بر صدر فهرست ده فیلم برتر سالِ ما نشست، مهمترین اتفاق این...
-
با حقیقت / و آب / پوشیدن
چهارشنبه 26 دی 1403 10:18
رود و رودخانه منبعِ الهام در آثارِ ادبی و هنری ■ یک : رود همه چیز میداند و انسان همه چیز را میتواند از رود بیاموزد هر لحظه از رود چیزی میآموخت. بیش از همه گوش دادن را از رود آموخت . گوش سپردن با دلی آرام و با روحی جویا و گشوده ، بیشور و شتاب ، بیآرزو و یا داوری و بیعقیدهای از خود . سیدارتها . اثر : هرمان هسه...
-
ما فقط کتابهایی نداریم برای گذاشتن لای کتابهای دیگر
سهشنبه 25 دی 1403 13:02
سلسله مراتب بدون سلسله مراتب ترجیح بدون ترجیح هر وقت بخودم میگم دیگه کتاب جدیدی نمیخرم، کتابی مثل مردی که خواب است اثر ژرژ پرک درگیرم میکنه و باهام پیوند داره. ما فقط کتابهایی نداریم برای گذاشتن لای کتابهای دیگر معرفی کتاب مردی که خواب است روزی پاسکال گفته بود «آیا آدمی میتواند پانزده دقیقه در اتاقی بنشیند و هیچ...
-
دموکراسی در یک شهرک در تهران
یکشنبه 23 دی 1403 22:50
دموکراسی یعنی این. مردم یک شهرک در تهران، وقتی میبینند شهرداری تهران در عینِ بیمسئولیتی و بیکفایتی، کارهای خدمات شهری مثل جمعآوریِ زباله را به مدت ۳ سال! انجام نمیدهند، خود مردم شهرک دست به کار میشن و شهرک را از تعفن و کثافت نجات میدهند. تو یک منطقه کوچک دموکراسی درست میشه. خبرِ تکمیلی و اختصاصی از...
-
اگر سکوت انتخابی باشه عالی نیست؟
شنبه 22 دی 1403 11:56
مخلوقِ زیبا Audrey Hepburn در فیلم داستانِ راهبه. این سکوت راهبهها زیباست. جایی که فقط به ضرورت حرف میزنند و خاموش هستند. تا جایی که بشه حرف نمیزنند با ایما و اشاره کار میکنند. اگر سکوت انتخابی باشه عالی نیست؟ تمام حرفهای زائد تمام لفاظیها از بین میرود. حتا در سروصدا هم سکوت و وقفه هست بین صداهای محیط و صدای...
-
جلسه سینماشعر و شعرخوانی
چهارشنبه 19 دی 1403 14:42
متنِ شعری که در ویدئو شعرخوانی شده امیر قاضیپور: تقدیم به چشمه رها شده یِ تو! - - - - - - - چشمه رها شده اتصالها که یکی شود برای هر اتصال وقتی جدا میشویم برای بخشیدن نگاه کن هرگز فکر نمیکردی به جنونهایی که یکی نشود یکی نشود! دعوت همه دیالوگهایی که باید سرنگون شون چشمهایی که هیچ وقت نشد! از نیمه افتادن و نگاه...
-
گنجشک در دودکش
سهشنبه 18 دی 1403 12:58
همیشه شکایت میکنیم که همه چیز تکراریه. فهمیدنِ مفهوم تکرار خودِ زندگیه. مثلِ زندگی روزانه که آنقدر تکرار میشه تا "دائو دِ جینگ " درست کنه و راه را پیدا کنیم. مثلِ فیلمهای برادران زورکر ( Ramon & silvan Zurcher) و همین فیلم جدیدشان " گنجشک در دودکش ". برادران زورکر با ساختنِ فیلم گنجشک در...
-
تنهایی و بیاعتنایی و شکیبایی و سکوت
یکشنبه 16 دی 1403 15:30
همه چیز را باید یاد بگیری، هر آنچه را که نمیشود آموخت: تنهایی و بیاعتنایی و شکیبایی و سکوت. جملات بالا از کتاب مردی که خواب است ( The Man Who Sleeps ) اثر ژرژ پرک (Georges Perec) است که با ترجمه ناصر نبوی از طرف " نشر نو " در ایران منتشر شده است. از سالها قبل منتظرِ ترجمه فارسی این رمانِ خاص بودم. خودمو در...
-
بازوهایم بیش از پیش زنانه شده است
جمعه 14 دی 1403 20:36
شعری از امیر قاضیپور ✔️ وقتی درخت با بی گانگی دست دراز میکند تصاویری در حالِ عبور گاهی مسیری که یک نفر طی میکند میتواند ماکتِ حرکتِ گروهِ بزرگتر از مردم باشد اگر در فضایِ بسته کار کنم حقِ انتخاب ندارم بازوهایم بیش از پیش زنانه شده است بالشتهایِ افتاده به سقف از بزرگتر شدنِ سینهها از بزرگتر شدنِ پلها، قایقها...
-
در روزِ سالِ نو / زندگی ما حالاست
پنجشنبه 13 دی 1403 17:25
زمستان و سال نو و هشت هایکوی ژاپنی از شاعر ژاپنی: ماسائوکا شیکی ترجمه: ع.پاشایی ۱ سال شروع میشود در روزِ سالِ نو زندگی ما حالاست ۲ ستارهها ناپدید شدند و بعد ـــــ مِهِ پنجرنگ سال نو ۳ در شکوفههای پراکنده بودا و آیین بودا ناشناخته ۴ آسمان نزدیک میشود یک چنین غروب درخشان نوروز ۵ نوروز آمده است ـــــ خیابانهای خلوت...
-
HAPPY NEW YEAR
چهارشنبه 12 دی 1403 11:58
۱ آیا آن لرزه جهان را تکان میدهد و از نو شکل میدهد آن را؟ اولین روز سال ۲ روز سال نو ـــــ ما نیز جزئی از این جهان شکوفای مردانیم. ۳ روز سال نو ـــــ در بالاترین مرتبه قرار گرفته آن آسمان لاجوردی کوبایاشی ایسا فارسیی : ع.پاشایی
-
یک شعرِ تصویری و سینمایی
یکشنبه 9 دی 1403 12:25
شعری از امیر قاضیپور تکان میدهد و تو را در خود عوض میکند وزنهایِ آبهایِ آزاد روشنیِ آب ، مثالِ تُفی سفید وَق زده به عطرش تیغها که بر بستر ماسههای این بدن مینشیند یک دلفین نفس میزند، میبوسد به نشانه استمنا،خودش را درونِ خودش با حسِ لَزِج از آبیِ خلیج مثلِ گوشت ولو شده لَخ در آبهایِ آزاد صابون،آبی مینوشد
-
ده فیلم برگزیده سال ۲۰۲۴
جمعه 7 دی 1403 21:22
هیچ چیز از زندگی نمیدانم مگر از طریق سینما سال ۲۰۲۴، در حالِ اتمام است. بهترین فیلمها شاید عنوانِ مناسبی نباشد. لیست من از فیلمهایی که در سال ۲۰۲۴ دوست داشتم و دارم. فیلمهایی که مثلِ دو فیلمِ "هونگ سانگ سو "، چندبار میتوانم این آثار را ببینم. اگر سینما هنر است، فیلمها را بیش از یکبار میتوان دید....
-
شش دی روز تولدم
پنجشنبه 6 دی 1403 02:08
این عکس کودکی من با موهای فرفری در محله شاپور تهران در کوچه وزیر نظام است. میدانم دائو پشتیبانِ من است. در همین لحظه حال دوست دارم زنان و دختران و البته مردان در میهنم آزاد باشند. مثلِ پوشش اختیاریِ زنان و دختران. کسی جای کسی را تنگ نکرده. یک شعر از "رابیندرانات تاگور "، در روز تولدم شش دی در این پُست....
-
گوینده و بازیگری به نام ژاله علو
چهارشنبه 5 دی 1403 02:02
یک تصویر از" ژاله علو " در سریال " روزی روزگاری " یادم هست. جایی که رئیسِ راهزنان با بازیِ خسرو شکیبایی را مجروح پیدا میکند، بجای مجازات کردنش، به راهزن پناه میده و مداواش میکنه، برایش همسر پیدا میکنه و بخشی از خانوادش میشه. راهزن و غارتگر را دگرگون میکنه. جایی که مجازات نبود و همش اصلاح بود....
-
شاتوتهای زمستان
یکشنبه 2 دی 1403 02:41
خنک شدم از زمستانی که قطعاتِ باران را با گردنی لُخت " از پاشنه انداختن خسته شدم " بُریده شدن در طولِ یک لحظه " دو گیلاس بدونِ تو.بدونِ گوش " رویِ انظباط اگر عاشق نمیشدم " چاهار قطعه یِ آزادِ باران " دستهایِ یک حباب : (( مانده کف دستم فقط )) تمامِ عناصری که از ناخنِ انگشتانم و موهایِ...
-
مدرن بودنِ در شهر سیلویا بخاطر آزادی آن است
سهشنبه 27 آذر 1403 18:20
چیزها کجا هستند؟ در فضای عاشقانه، یا در فضای معمولی؟ جلسه میگذاریم برای بحث و گفتگو . چون شناخت از همین گفتگو بدست مییاد. گفتگو در جمع کوچک دموکراسی میآورد. وقتی در جلسه سینماشعر، فیلم در شهر سیلویا را دیدیم و نقد و بررسی کردیم . □ مدرن بودنِ در شهر سیلویا بخاطر آزادی آن است . آیا فیلم سوالی جدید را در یک اثر...