«من تو او مرد او زن »

شعر، نیروی حال ، دائو دِ جینگ، سکون و... سکوت

«من تو او مرد او زن »

شعر، نیروی حال ، دائو دِ جینگ، سکون و... سکوت

از اندام و جایِ خانه و موزاییک‌هایِ خنک شده در پاییز


یک روز در دره‌هایِ خوبِ تنم

مرتب به اکلیل‌ها گیر می‌دادم

این جا که می‌نشینی
و چشم‌هایت دارد باغ‌ها را می‌بیند
از اندام و جایِ خانه و موزاییک‌هایِ خنک شده در پاییز
عاشق هر چیزی خواهم شد که نخواهم پوشید


یک اجاره‌نشین
اگر ماهی باشد
هوایش تنگ‌تر می‌شود
اکنون رویا دخترم؛ آب می‌خواست از نیلوفر و سزار
نازکی یا خنکیِ جا به جا نشدن در تابستان همراهم بود
- - -
امیر قاضی‌پور







کانال شعر و شعرخوانی در تلگرام:
https://t.me/ghazipooramir