خنک شدم از زمستانی که قطعاتِ باران را با گردنی لُخت
" از پاشنه انداختن خسته شدم "
بُریده شدن در طولِ یک لحظه
" دو گیلاس بدونِ تو.بدونِ گوش "
رویِ انظباط اگر عاشق نمیشدم
" چاهار قطعه یِ آزادِ باران "
دستهایِ یک حباب :
(( مانده کف دستم فقط ))
تمامِ عناصری که از ناخنِ انگشتانم
و موهایِ قهوهای
" بدونِ شاخهام "
جُم نمیخوردم
و زلزله ما را پخش میکرد
- - -
امیر قاضی پور
کانال شعر و نقد شعر در تلگرام:
https://t.me/ghazipooramir